امروز یک روز عالی بود برای ثبت در زندگیم.
حس و حالم خیلی خوبه و خیلی سبکبالم الان. انگار یک بار ازلی از رو دوشم برداشته شده. باری که توسط دینم، تربیت خانواده و جامعه م و ترکیب شدن با غرایزم، روی دوشم گذاشته شده بود و امروز طی یک اقدامِ به نظرِ خودم هوشمندانه، این بار رو روی دوش کسی انداختم که میدونم خیلی بهتر از من از پسش بر میاد و از این به بعد زندگی من بشدت شیرینتر خواهد شد با کمک این فرشته.
بی مقدمۀ اول متن - کاری که کردم چی بود؟ مدتی بود تصمیم داشتم که هر کس ازم پولی میخواد (مخصوصا دخترا و خانمها)، ارجاعش بدم به خانم اولی. که خانم اولی تصمیم بگیره آیا ایشون محتاج هستن یا تیغ زن. و خانم اولی تصمیم بگیره که آیا بهش پول قرض بدیم یا خیر. و امروز اولین کلید این کار رو زدم و خانم اولی اولین پول رو به جای من قرض داد به یک خانمی.
من کمابیش غرایز جنسیِ ارضا نشدم توی اکثر کارها و تصمیمات مرتبط با جنس مخالفِ زندگیم دخیله. از طرفی مادرم خیلی دست به خیر بودن و تقریبا نیازمندی رو ناامید و بدون دادن قرض رد نمیکردن. این رفتار مادرم در من، در ترکیب با غریزۀ جنسی مردونه، سمِ خطرناکی رو به وجود آورده بود که من خیلی کورکورانه، هر جنس مخالفی که میدیدم به پول نیاز داره تا پولهای تو حسابم رو نمیدادم کامل بهش دلم آروم نمیگیگرفت!
به دنبال راه حل - نشستم با خودم فکر کردم. دیدم چجوری میشه غریزه جنسی رو توی این کمکهایی که میتونن رنگ انسان دوستانه داشته باشن حذف کرد؟ جواب معما خیلی ساده بود:
- اینکه یک زن به یک زن کمک کنه. یا به عبارت ساده تر، خانمهایی که نیاز مالی توی زندگیشون دارن، به جای رو انداختن به آقایون، (و سو استفاده ها و تمام این چس ناله ها و نک و ناله ها که توی جامعه پره)، از خانمهای هم جنسشون در خواست کمک کنن.
اجرای راه حل - پس من، مثل پدرم که مدیریت مالی رو به مادرم سپرده بود، به یک زن نیاز داشتم شدیدا. تا نقش این سد محافظ رو بین من و خانمهای نیازمند ایفا کنه. پول برسه دست این زن، نیاز طرفِ نیازمند هم برسه دستِ این زن. و تداخلِ نیازِ زن و پول، در نزدِ یک زن رخ بده! نه پیشِ مردی که من باشم. مسلما در قلبِ یک زن، در تلاقیِ پول و نیازِ زن، جایی برای رشد هوس نخواهد بود. برعکس حالتی که این پول دست خودم میبود.
انتخاب - به یک خانم نیاز داشتم که قابل اعتماد باشه و منطقی. و قطعا گزینه ای بهتر از خانم اولی نبود.
اولین مورد - مهسا: اینکه بخوام آشناییم با مهسای بشدت خوشگلِ 20 سالۀ " اصفهانیِ شهریوری" رو در پاییزِ 99 توصیف کنم (یاد آتنا (کلیک) نیفتادید؟!)، الان بحث رو به هم میریزه. ایشالا یک پست دیگه یا شاید هیچ وقت. فقط همین قدر بگم که آشناییمون در فاز جنسی کلید خورد. و خارج از فاز توهم، مهسا کسی بود که اگر کرونا نباشه و میرفتم اصفهان، رابطۀ جنسیمون کاملا محقق و در دسترس بود بدون شک. به دلایلی دو طرفه این گرایش رو داشتیم و به دلایل موجهتر دوطرفه نخواستیم این اتفاق بیفته. تا اینکه امروز صبح، بعله. نه صبح بخیری نه چیزی دیدم بعد شاید دو سه هفته بدون صحبت، دو تا ویدئو پ*و*رن از طرف مهسا ارسال شد. دیگه انقدر این سناریو تکراری شده و من میدونم هدف جنس زن چیه از برانگیختنِ جنسیِ مرد، دقیقا سلامِ دوم دندونم درد میکنه و وام دارم و عروسی دوستامه. و سلامِ سوم دو سه تومن پول نیاز دارم! انقدر که این سناریو دیگه نخ نما و حال به هم زن شده تو روابط جنسی. (اگر فقط این اتفاق برای من میفته من عذر میخوام. شخصا که تاحالا کسی نیومده بهم تعارف کنه بیا باهم باشیم و در عوضش هم هدف بعدی نداشته باشه! بالاخره منم با این عدمِ جذابیته کنار اومدم به هر حال). سناریو رو گرفتین؟ این معاملۀ جنس زن بین پول و تحریکِ جنسی رو اومد دستتون احتمالا قشنگ؟
حالا بخشی از مکالمۀ من با خانم اولی:
+ شهاب: *** اگر ببینی میشه بندازیش تو خط قرض الحسنه گرفتن و پس دادن ثواب هم کردی کلی❤️😘
شاید اینکه بتونه رو پای خودش بایسته و رو نیاره به تیغ زدن مردا در آینده از یه حادثه مثل حادثه ی اون خانوم سیستانی که برا بچه هاش آب میخواست جلوگیری بشه
پس به دیده ی مثبت نگاه کن به این کارت❤️
- خانوم اولی: شهاب جون همه چیو قاطی نکن لطفا، اون خانوم از تشنگی بود نه مث ایشون که پول لباساش صد تا آب معدنیه
بعد من بهش گفتم قسط های قبلی رو که پرداخت کرده برگه هاشو ببینم ، چون قرض میدم در مقابلش چیزی نمیخوام
برای اطمینان خودمه اینکار
اگه راست گفت که هیچی، اگه دروغ گفت قرار نیس بهش پول بدی
+ آفرین
دقیقا همین کمکو ازت میخوام
من روم نمیشه از آدما مدرک بخوام
- منم دوس دارم کار خیر کنم ولی عقل هم خدا به آدم داده
باشه حالا ببینم چطور میشه
نتیجه گیری: خوب برای من قضیه دقیقا همونجوی شد که میخواستم. بهتر از این نمیشد. اما، در مورد تشرِ خانم اولی: چرا زنِ سیستانی رو مجزا و مبرا کرد؟ خدا بیامرزدش. ولی از نظر من، خانمی که به جای درخواستِ کمک از زنها، میره از آقایون کمک میخواد، قطعا میدونه که یه فرقی بین آقایون و خانومها هست که آقایون کمکش میکنن و خانومها نمیکنن. اون چیز چیه؟!! قطعا و بلاشک و بلاتردید و مسلما و تحقیقا اون "فرق" چیزی نیست جز میل و ضعف جنسی!!!!
- پس خانمها: اگر در نیازهای مالی خودتون، به جای کمک خواستن از همجنسهای خودتون، از مردها درخواست کمک میکنید، یکم که نه، خیلی خیلی خیلی خیلی خجالت بکشید.
- پس خانمها: اگر همجنسی از شما درخواست کمک میکنه و به اندازۀ یک مرد تلاش نمیکنید که دغدغۀ این هم جنس رو حل کنید تا محتاج مرد جماعت نشه، خیلی خیلی خیلی خیلی خجالت بکشید از خودتون! اگر در کنارش از اون دست خانمها هستین که سو استفاده جنسی مردها از خانمها در قبال مسائل مالی رو تو بوق و کرنا میکنید و خودتون قدمی برای رفع نیاز خانمهای نیازمند بر نمیدارید که باید بگم برید بمیرید! تف تو روی بیحیاتون.
- پس آقایون: اگر زنی در زندگیتون هست، و به اسم خیریه با خانمهای دیگه در ارتباطات مالی به سر میبرید، خیلی خیلی خیلی خیلی خجالت بکشید از خودتون. البته تو این مورد نمیشه تهمت زد. شاید یک مردی باشه که واقعا ذره ای مسائل غریزی رو در این بده بستونها دخیل نکنه. فقط چون دوبار به خانمها گفتم خجالت بکشن، گفتم یکبار هم به آقایون بگم که نگن نگاه کن کلا خود آقایون رو بی گناه دونست و همه گناه افتاد گردن خانمها!