دیروز نقل قولی از یک مقامی منتشر شد که گلایه کرده بود چرا "زن و شوهرها همدیگر رو در منزل به اسم کوچک صدا میکنن".
از منفور بودن قائلِ این قول (اون مقام) و ناقلش (من) به درگاه خدا و بنده هاش که بگذریم، خود این مسئله هفته ی قبل ذهن من رو درگیر کرده بود: وقتی کنار بابا با ماشینش از پیش وکیل مشاور مهریه برمیگشتیم.
اونجا که بابا با بغضی در شُرُفِ گریه میگفت که مادر خدابیامرزت 30 سال آقا رو از اسم کوچیک من ننداخت و همیشه من رو حمیدآقا صدا کرد. اون وقت زن الانم وقت و بی وقت من رو پیرِسگ صدا میکنه.
هفته ی قبل، این ماجرا ذهن من رو درگیر کرده بود. خوب من هیچ وقت یاد ندارم مادر و پدرم همدیگر رو با اسم کوچیک صدا کنن. یاد ندارم همدیگر رو جز "حمید آقا" و "گیتی خانم" خطاب کرده باشن. و مثل خیلی دهه شصتیهای دیگه هیچ وقت ندیدم پدر و مادرم حتی یکبار جلوی ما هم رو بوسیده باشن. این کارشون، این عدم صمیمیتشون اثرات سوء خودش رو در تربیت من حداقل داشته و اینکه الان صمیمیت فیزیکی با جنسِ مخالف اصلا برام ملموس نیست. چیزیه که از بچگی توی خانواده ندیدمش و الانم نمیتونم پیادش کنم.
همیشه فکر میکردم این شیوۀ زندگی مامان و بابا غلطه. تا درددل هفتۀ پیش بابا قلبم رو به درد آورد. خوب منم اگر حق انتخاب داشته باشم، بین "آقا شهاب" و "پیرسگ" قطعا ترجیح میدم که به صورتِ غیرِ صمیمیِ آقا شهاب خطاب بشم توی زندگی تا اینکه احترامم زیر سوال بره.
به نظرم: در کل همه آدما، هر روش و مسلکی که انتخاب میکنن برای زندگیشون، موظف هستن یک تعادل و توازنی بین احترام و صمیمیت توی روابطشون برقرار کنن.
خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی پیش اومده به روی کسی خندیدیم و فردا سوارمون شده. یا کسی بهمون خندیده و فکر کردیم دیگه میتونیم باهاش هر شوخی بدی رو انجام بدیم و دلش رو بکشنیم.
الان همه میخونن و توی ذهنشون به به و چه چه میکنن ها. ولی مسئله اینه که من توی حداقل گروهای تلگرام و روابط فامیلی میبینم 90 درصد آدمای اطرافم بیشعوریم متأسفانه. به اسم شوخی و صمیمیت بدترین شوخیها رو با هم انجام میدیم. (مثالش زیاده. مثلا ترشیده خطاب کردن دخترها و .... که حداقل نصف آدما اسم شوخی روش میذارن و حتی خیلی وقتها موقع اعتراضات من، ادمینهای خانم به من گفتن شوخیه تو دخالت نکن طرف خودش زبون داره ناراحت بشه میگه.)
باید برم سر کلاس آنلاین سریع بحث رو ببندم. ببنین: اگر دعوت به صمیمیت میکنیم، به موازاتش، حواسمون باشه خط قرمزهای احترام به شخصیت مقابل رو هیچ وقت از بین نبریم. توجه بیش از پیش بهشون داشته باشیم. چون، تجربه نشون داده، حداقل در 70 و 80 درصد موارد، ما به بهونۀ صمیمیت، احترامی که باید بینمون برقرار باشه رو پایمال میکنیم.
پایدار باشید همگی :)
حالا من برعکسم! با هرکی خیلی صمیمی میشم به فامیلی صداش میکنم :)))
مامان و بابامم عجیبن :) محبت کلامی و فیزیکی رو جلوی هیچکس از هم دریغ نمیکنن. مثلا بابام جلوی هرکی باشه، مامانمو رویایی یا رویای من صدا میکنه. ولی ضمیرهاشون همیشه "شما"ست! حتی وقتی دارن با من حرف میزنن :)))
درنتیجه من مشکل جدی ضمیر دارم! سختمه به دوستامم "تو" بگم :|