محضِ یک کمی خاطره بازی فوتبالی از دهۀ هفتاد و هشتاد، امروز اسم بازیکن سابق پرسپلیس، بهروز رهبری فرد رو توی گوگل سرچ کردم. که گوگل طبق رسم همیشگی خودش عکس و اسم ده کاراکتر دیگه رو بهم پیشنهاد کرد با این بهونه که "افرادی که رهبری فرد رو سرچ کردن، همچنین این اسامی رو هم سرچ کردن". بین اون ده اسم پیشنهادی گوگل، کنار اسمهایی فوتبالی مثل کاویانپور، هاشمی نسب، یونس باهنر، رضا شاهرودی و ... یک اسم عجیب و یک عکس عجیبتر دیدم که دلهرۀ آشنا و عجیبی به دلم انداخت: عکس یک چهرۀ تکیده و لاغر، با یقۀ لباس زندان پشت میکروفون. اسمی که یکم آشنا بود: غلامرضا خوشرو کوران کوردیه.

هرچی به ذهنم فشار آوردم به عنوان بازیکن از این شخصیت چیزی یادم نیومد. کنجکاوی امونم نداد، رو اسمش کلیک کردم و بله.. یادم اومد. همون خفاشِ شب، قاتل زنجیره ای سال 76 بود. دیشب در پست سرباز از 9 سالگی خودم نوشتم. و جالبه سال 76 هم دقیقا 9 ساله بودم. و به وضوح یادمه تابستون 76 رو که خونۀ مادربزرگم پیش خاله هام میموندم معمولا تابستونها، اون تابستون دادگاههای خفاش شب به صورت علنی از شبکه های اون زمان محدودِ سیما پخش میشد (من جشن افتتاح شبکه 3 یادمه :دی انقدر فسیلم!). و مادر بزرگم با 5 خالۀ مجردم، همگی با دلهره پای صحبتهای خفاش شب مینشستن و قصۀ جنایتهای مخوف و رعب انگیزش توی شهر تهران رو مرور می کردن.

هرچند خفاش شب هیچ وقت به قتلهای خودش اعتراف نکرد و مرداد ماه 1376 اعدام شد، لیست قتلهای منسوب بهش رو توی ویکیپدیا نگاه میکردم. لوکیشنهایی از تهران، اتوبانهایی نیمه کاره که جنازۀ سوختۀ زنهای مقتول مورد تجاوز قرار گرفته پیدا شده بود. از تجسم تهران سال 76 مو به تنم سیخ شد.

جدی تهران دهۀ 70 چقدر مخوف بوده! تهرانی که در فاصلۀ 3 ماه 9 تا جنازۀ سوخته یکی بعد اون یکی هرگوشه کنارش پیدا میشد.

نمیخوام تحلیل کنم و بگم امنیت الان از برکت کیه. ولی فقط خدا رو شکر که تهران الآن، تومنی صنار با اون تهران مخوف فرق داره.

نکتۀ جانبی - سال 1388، سر کلاس بررسی طرح در دانشگاه، یکی از اساتید های کلاس خارج نشینمون، دکتر رشتچیان، به نکتۀ قشنگی اشاره کرد: گفت تهران یکی از تمیزترین شهرهای دنیاست. شک نکنید. هیچ شهری در دنیا رو پیدا نمیکنید که شهرداریش دو وعده در روز جمع آوری زباله شهری داشته باشه. لندن با اون همه دبدبه کبکبه هفته ای یک بار جمع آوری زباله داره (این رو تأیید میکنم. خونه های انگلیسی یه Backyard دارن که توش سطلهای زباله ی بزرگی هست که تل انبار میشن و همون چند روز یک بار تخلیه میشن. رایان گیگز کلی عکس در حال دویدن توی کوچه های بکیارد داره :)) ). البته شاید شهری که زباله هاش یک هفته بمونه بو نگیره و همچنان قابل سکونت باشه، مثل لندن، متمدن تر محسوب بشه از تهرانی که دو روز شهرداری زباله هاش رو جمع نکنه شهر رو موش و کثافت و بوی گند بر میداره. ولی باز هم، تصور زندگی در تهران، بدون خدمات امنیتی ناجا، بدون خدمات شهرداری، یکم مخوفه. مثل همون تهران مخوفی که مرتضی مشفق کاظمی از تهران دوران قاجار و پهلوی توصیف کرده احتمالا.

لیست قتلهای منسوب به خفاش شب (در ادامۀ مطلب):

قتل‌ها

  • روز ۱۳ فروردین ۱۳۷۶، با کشف جسد زنی ۵۴ ساله در مقابل پارک چیتگر تهران، پلیس تحقیقات جنایی خود را برای کشف ماجرای این جنایت آغاز کرد. نام این زن توران نظری بود.
  • ۱۶ فروردین ۷۶، جسد سوخته زنی از باغی در کرج کشف شد. پزشک قانونی علت مرگ را اصابت ضربات چاقو به ناحیه گردن و سینه تشخیص داد و وقوع سوختگی را پس از قتل دانست. جسد متعلق به زنی به نام عهدیه بود.
  • ۳۱ فروردین ۷۶، جسد سوخته زنی ۴۳ ساله در جاده در دست احداث فرحزاد تهران، کشف شد. پزشکی قانونی علت مرگ را پارگی قلب و گردن به وسیله کارد مطرح کرد.
  • ۲ خرداد ۷۶، جسد سوخته زنی در منطقه اوین تهران کشف شد. علت مرگ به تشخیص پزشکان اصابت ضربات چاقو به گردن و سینه بود. الهه همتی‌نژاد، ۲۴ ساله، برای عیادت خواهرش به بیمارستانی در چمران رفته بود و شب، هنگام بازگشت جان سپرده بود.
  • ۸ خرداد ۷۶، مأموران پلیس تهران، جسد سوخته دو زن را در بلوار آسیا کشف کردند. بنا به گزارش پزشک قانونی قربانیان قبل از سوزانده شدن به قتل رسیده بودند. یکی از دو جسد سن بیش‌تر داشت و با ۲۷ ضربه چاقو به قتل رسیده بود و جسد کم سن‌تر خفه شده بود. اعظم ثابت‌نژاد به همراه دخترش منیره قهوه‌چی قربانی این جنایت شده بودند.
  • ۱۴ خرداد ۷۶، جسد سوخته دختر دانش‌جویی در بلوار اندیشه شهر زیبا در غرب تهران کشف شد. دست‌ها و پاهای قربانی بسته شده بود و علت مرگ سوختگی بود. مقتول پرند پرچمی، دانش‌جوی سال پنجم دندان‌پزشکی همدان بود.
  • ۳۰ خرداد ۷۶، جسد سوزانده شده زنی ۵۵ ساله در بزرگراهی در دست احداث واقع در غرب تهران کشف شد. این قربانی قدم‌خیر جهان‌فر نام داشت.[۴]