بعد گذشت یک ماه از قطع ارتباطم با مینا، همچنان صداش تو کاسه ی سرم میپیچه و آزارم میده که به روشهای مختلف میگفت دنبال پسر ورزشکاره به عنوان پارتنر.

تمام حرفا و حرکاتش تو ذهنم مرور میشه و بهم حس بد میده. حتی تو اولین دیدار آشنایی سری دوممون که تو مغازه موقع خندیدن دست گذاشت رو بازوم و فشار داد و الان که قضیه رو میدونم، احتمالا قطر بازوم رو چک کرده و بازوی ترکه ایم مورد پسندش نبوده.

هیچ ارتباط فیزیکی بین ما شکل نگرفت و با این حال بعد یک ماه من همچنان لبریییییزم از حس بد نسبت به بدن تقریبا معمولی خودم. 

دوتا نکته ی مهم:

یک - به هیچ وجه حتی یک روز وارد رابطه با آدمی نشید که حس بد بهتون میده در رابطه با ظاهر خودتون. زخمی که این رابطه به روان آدم میزنه حالا حالاها خوب نمیشه. 

دو - کلا معیار ظاهری داشتن رو رد نمیکنم. ولی پیشنهادم اینه خط قرمز ظاهری داشته باشید نه ایدال ظاهری. اگر دنبال آدم ایدال بگردید، همیشه یه بدن و یه چهره هست که پیدا میشه که از نفر قبلی خوشگلتر و خوش اندامتره. و شما که ایدال ظاهری داشتی این نفر جدیده به چشمت مناسبتر میاد و این خوب نیییست. خط قرمز داشته باش. مثلا بگو من پارتنر خیلی چاق یا خیلی لاغر یا چمیدونم بینی خیلی گوشتی دوست ندارم. اینجوری نفر مقابلمونو تو یه اسکن و بررسی اولیه میپسندیم و دیگه هی هر روز کسی ایدالتر از اون تو ذهنمون ظاهر نمیشه.