(هشدار - این پست احتمالا برای جوهای خانوادگی مناسب نمیباشد)
حرف اول - دیروز با هفت هشت ساعت کار تونستم 250 هزار تومن علی الحساب برا تولد آتی جمع کنم. از کار با ماشین متنفرم، تا شهریور بتونم یه هفته دیگه برم همینجوری کار کنم بد نمیشه. امروزم رو کامل در اختیار هادی بودم. وقتی میرم پیش هادی، دوبل ازم انرژی کم میشه. ساعتهایی که کنار هادی هستم باید "**شر" های خودشو گوش کنم از موارد امنیتی و کسایی که سعی دارن نذارن موفق بشه. بعدش هم دو ساعت باید تماس بگیرم به باباش گزارش کار بدم و بگم مراقب باشن چون هادی توی افکارش در نظر داره مادرش رو بکشه چون فکر میکنه مادرش وابسته به اون گروهه. بابا بردار بچه رو ببر بستری کن، دلم نمیاد چیه. مغز مارو ***** پدر و پسر با هم. اه. قشنگ می فهمم در بیماری هادی حداقل 50 درصد مقصر این پدر و مادرِ بشدت گیر و پیگیرش هستن.
در پست امروز میخوام در مورد چالشهایی مثل "باکرگی"، لغتی مثل "ترشیدگی"، و اگر فرصت بشه در مورد "چادر حجاب برتر" نظراتمو بیان کنم. بخشهایی که نظر من هستن، صرفا نظر من هستن و قطعا هیچ ارزش دیگری ندارن. جاهایی که نظر من نیست ذکر میکنم صریحا. تمام تلاشم رو می کنم حرفام حتی المقدور کوتاه باشن، ولی واقعا بعید میدونم؛
باکرگی:
بحث پیج اینستاگرامی Porsesh.24 (وابسته به درمانگرهای زیر نظرِ دکتر علیرضا شیری) - یک سوالی در این پیج که پرسش و پاسخ رواشناسی هست، مطرح شده، خود سوال تکرار مکررات هست. این مکالمۀ من با یک خانم زیر این پست رو بخونید بحث میاد دستتون:
کامنت خانم: سوال جالبی بود... دقیقا آقایون این سوال رو میپرسن که چطور تا این سن مجرد موندین... یعنی نیاز جنسی نداشتین!!! اصلا براشون تعریفی نداره که یه خانم میتونه هم سالم زندگی کنه و مشکل جنسی هم نداشته باشه... و از نزدیک شدن به همچنین دخترایی انگار واهمه دارن... و نتیجه میشه مجرد موندن دخترای سالم و متعهدمون....
ریپلای شهاب غ: تعارف رو بذاریم کنار. فقط خانوما تأیید کردن. با توجه به اینکه خودم سی و خورده ای ساله هستم بدون تجربه جنسی این حرف رو بدون غرض میزنم: تا سن بالا ازدواج نکردن یه انتخابه که اصلا هم عیب نیست. ولی تا سن بالا رابطه جنسی نداشتن به نظر من یه جای کار میلنگه. کما اینکه خود من الان مطمئنم اصلا یک دهم انرژی و انگیزه بیست سالگیم رو هم ندارم توی حوزه ی جنسی. جوامع غربی باز الگوهای بهتری هستن قطعا. رابطه از هجده سالگی آزاد ولی ازدواج هر کس هر سنی خودش خواست و این درسته به نظرم. و بازم میگم تعارف رو بذاریم کنار. ازدواج بالای سی یا سی و پنج سال دیگه یه ازدواج عاقلانه س بدون هرگونه بعد جنسی فعال یا حداقل با بخش جنسی کاملا کمرنگ. کسی که پانزده یا بیست سال یک نیاز کاملا طبیعی و مشروع خودشو سرکوب کرده قطعا از نظر روحی در کیفیت کسی نیست که به خوبی از همون سن جوانی به این نیاز پاسخهای مشروع و ... داده. زندگی ما دهه ی شصت که با عقایدی مشابه عقاید شما سوخت که متعهد و پاکدامن بمونید فلان میشه و بهشت فلانه! ولی لطفا با تکرار این حرفا سد نسازید جلوی پرورش سالم نسلهای بعد اقلا بذاریم نسل بچه هامون همه ی ابعاد زندگی رو کنار هم درک کنن.
و این رو هم تأکید کنم کامنت من از دیدگاه آدمیت نوشته شده نه جنسیت. یعنی گلایه م هم در مورد زن هم مردها صادقه. هر دو جنس در دهه ی شصت از این عقاید متحجرانه ی شما روانشناسا سوختیم جوری که الان هیچ توجیهی از نسل دهه پنجاه و چهل و سی التیام درد جوونی از دست رفته ی ما نیست.
جواب خانم: موافقم.. ازدواج نکردن یه انتخابه.. شاید انتخاب بین یه ازدواج بد و تجرد...نه لزوم عدم نیاز جنسی.... حرف شما رو تا حدودی قبول دارم.. ما از لحاظ مذهبی و عرفی آیا دختر و پسری رو که ازدواج نکردن ولی روابط آزاد دارن میپذیریم؟ ما فاصله زیادی با پذیرش این موضوع داریم که ممکنه دختر و پسری در کنار هم هستن برای برطرف کردن نیازشون... اونم در حد تنوع بالا... ولی هنوز پذیرش ازدواج رو ندارن؟ همین میشه که ما آمار بالای طلاق رو بین جوونا میبینیم... چون هنوز آماده پذیرش شریک زندگی رو ندارن و برای جامه پوشوندن به یک بعد از نیازشون ازدواج کردن... ولی صادقانه بپرسم... شما حاضری با خانمی که همین روش رو داشته و چندین پارتنر جنسی داشته ازدواج کنی؟ یا همون دختر خانم سی و خورده ای بدون تجربه!!!! پاسختون میشه همون دلیل برای محدود یا به قول شما سرکوب کردن میل طبیعی تو دختر خانم هایی از این قسم.... یا حق :)
شهاب غ: انتخاب من قطعا دختر سی ساله ی بدون تجربه نخواهد بود -_- جدی چقدر از آقایون شناخت دارید؟ والا من تمام پسرهایی که دیدم همشون طرفدار خانومی هستن که توی این قضیه با تجربه باشه. البته یک فاکتور خیلی خیلی مهم هست که من مادرم فوت کرده و کاملاً آزادم در انتخاب همسر خودم که مطلقه یا بیوه باشن. اگر مادرم بود اصلا زیر بار نمیرفت. پس باز هم تفسیر غلط نکنید. این شما مادرهای ایرانی هستید که برای پسراتون دختر آفتاب مهتاب ندیده میخواید. نه ما پسرا. یا حق
خانم: من شناختم رو آقایون صفره... وگرنه تا حالا مجرد نمیموندم :D :D ولی اگه روزی مادر پسر یا دختری بشم... بهش میگم همسر فردی شو که لوح وجودت رو درک کنه... داشتن و نداشتن بکارت جسمی لزوما علتش جنس ناب نیست... با کسی همراه شو که فقط تو یه ساعت خاص بهت آرامش نده.... بلکه تو تمام شبانه روز به حضورش و وجودش گرم باشی... وگرنه اون نیاز رو میشه تو هر چهارراهی با کمترین هزینه و بهترین کیفیت دریافت کنی :D :D ببخشین رک گفتم یه کم
شهاب غ: کلا تعریفمون از نیاز جنسی فرق داره گویا و متأسفانه شما از اون دست هستید که اعتقاد دارن خانومها نیاز جنسی ندارن و فقط آقایون این نیاز رو دارن که میشه سر چهارراه با بالاترین کیفیت رفعش کنن. منم اگر تعریفم از نیاز جنسی مثل شما بود تا این سن صبر نمیکردم و اقلا یکبار سرچهاراهیا رو تست میکردم. خب من به بن بست رسیدم توی این بحث و واقعا فایده ای در ادامه ی بحث نمیبینم. شما خانومها رو از نیاز جنسی بینیاز میبینید و برای آقایون هم سر چهار راه رو تجویز میکنید
خانم: من چنین چیزی نگفتم!! برداشت شما این بوده... شما اگه خانومها رو میشناختین... میدونستین که نیازشون به شدت بیشتره و چیزی به نام سردی جنسی کم بینشون هست... فقط کنترل بیشتری روی این حسشون دارن... و صحبتم اینه زندگی بُعدهای خیلی مهمتری از یه نیاز که میتونه هر جایی با هرکیفیتی بدست بیاد، داره... و اونم حس امنیته... منم موافق شمام... ادامه ندیم بحث رو بهتره... روزگار به کامتون.
شهاب غ: من با یک نفر که اطلاعات خیلی زیادی داشت در این زمینه مشورت کردم. نتیجه ی بحث این بود که از یه طرف حرفای من غلطه. یعنی هیچ کس حق نداره رابطه داشتن یا رابطه نداشتن بقیه رو زیر سوال ببره و فقط حق داره بره کسی رو که متناسب با معیارهای خودشه پیدا کنه. از یه طرف دیگه حرف شما هم غلطه و شما هم حق ندارید پسرهایی رو سرزنش کنید که علاقه ای به خانم بدون رابطه جنسی تا سن بالا ندارن (که به اشتباه هم بهش برچسب زندگی سالم کردن و متعهد بودن میزنید. تلمیحی یعنی هر کس رابطه داشته ناسالمه یا غیر متعهده که همین هم اول منو عصبانی کرد از رویکردتون)
خانم: من کسی رو سرزنش نکردم... هممون حق داریم مسیر زندگیمون رو باب میل خودمون تنظیم کنیم... دنیا اندازه اون هفت هشت میلیارد جمعیتش نگرش و سبک زندگی متفاوت داره... و همین باعث میشه شما یه فرد منحصر به فرد باشین... من هم همینطور. از صمیم قلب براتون آرزو میکنم همراه خاص زندگیتون رو همونطور که باب میلتون هست پیدا کنین و آرامش جاودانه مهمان قلبتون بشه :)
شهاب غ: سرزنش نکردین؟ -_- اونی هم که خودشو سالم و متعهد خطاب کرد لابد من بودم :| وقتی شما میگی من سالم و متعهد هستم یعنی هر کس رابطه داشته ناسالم و غیرمتعهده :| اگر منظورتون این نبوده پس توصیه اکید میکنم لحنتون رو تغییر بدین
(بحث دیگه ادامه نداشت)
مشاور - اما خوب کسی که اطلاعات و مطالعات زیادی داشت و من باهاش مشورت کردم چه کسی بود؟ قطعا در حال حاضر در موارد این چنینی، آیبک ریفرنس من محسوب میشه. این هم نظرات ایشون هست که به من منتقل کرده بودن، برای کامل شدن بحث بازگو میکنمشون:
آیبک: من شخصا نه کسی رو تشویق میکنم به داشتن رابطه جنسی، نه کسی رو منع میکنم، کلا از این لحاظ سکوت میکنم. ولی چیزی که دوست دارم ترویجش بکنم و از اون لحاظ آدمها رو تشویق بکنم، اینه که خودشون برا بدن خودشون تصمیم بگیرن. یعنی من هیچ وقت به کسی نمیگم برو رابطه جنسی داشته باش و دین یک سری عوامل بیرونیه که داره تو رو سرکوب میکنه و تو باید نیازهای درونیت رو ببینی و ... من هیچ وقت به کسی همچین حرفی نمیزنم.
هیچ وقتم به کسی که مثلا روابط متعدد داره با آدمهای مختلف هیچ وقت نمی گم که این کار رو نکن، به خودت ضربه میزنی، اصلا طبیعت انسان اینجور نیست و انسان تک همسره و از اینجور حرفا که خیلی ها میزنن. چیزی که مهمه و من سعی میکنم توی پستهام بگم، هیچ کدوم از این دو سر طیف نیست. من میخوام بگم که ما باید خودمون برای بدن خودمون تصمیم بگیریم و هر تصمیمی که میگیریم باید قابل احترام باشه. و نباید به خاطر انتخابمون تحت فشار باشیم.
در وبلاگم میخواستم خطاب به دخترها و زنها بنویسم که همونطور که کسی حق نداره که به شما بگه رابطه جنسی نداشته باشید و برای بدنتون به این شکل تصمیم بگیره، کسی هم حق نداره شما رو اینجوری تحت فشار بذاره و بگه که شما حتما یک ایرادی داشتین یا دارین که نمیخواهید رابطه داشته باشید. چون الان داره یک موجی راه میفته و من خیلی دیدم که از اون سمت دخترها تحت فشار قرار میگیرن که: عه باید بخوای، چرا نمیخوای. پس یا اُمِّلی یا اینکه حتما سردی و میل جنسیت پایینه و این قبیل صحبتها. نمیدونم واقعا چه بدبختیه که حتما باید بگن به زنها که چه کار بکنن و چه کار نکنن.
پست دکتر چاوشی - دکتر چاوشی در پیجشون در یک پستی، توصیه هایی کرده بودن در مورد روابط جنسی، مکالمات متعددی شکل گرفته بود، یک مکالمه در مورد بکارت بود، که متأسفانه طرف مقابل بحث من اکانتش غیر فعال شده و نمیدونم صحبتهای ایشون چی بود. ولی جوابهای من اینها بود: (لعنت به زاکربرگ درد و بلای پاول دورف توی سر این خنگِ اردکِ بور... الان اگه تلگرام بود راحت سلکت میکردم و کپی میکردم کامنتها رو. این کودن به بدترین شکل ممکن اینستا و واتسپ رو طراحی کرده. مجبور شدم همه کامنتا رو از اول تایپ کنم:)
شهاب غ: یک نکتۀ خیلی مهم. این نگه داشتن بکارت تا قبل ازدواج یه توطئه هست که کلا خود خانوما انداختنش سر زبون. پسرا با دختری که رابطه داشته ازدواج نمیکنن؟ خوب برعکس. الان همه پسرا اکثرا به اصطلاح میلف پسندن. دوستای منو ولشون کنی از ده تا نه تاشون ترجیح میدن با زنی باشن که تجربه رابطه رو داشته. البته درست میگی در عمل این کار رو نمیکنن. دلیلش چیه؟ دلیلش مادرا هستن. مگه خارج ا زایران این همه مردا و دوست دخترشون سکس دارن وسط کار ازش خواستگاری میکنن و ازدواج میکنن مشکلی پیش میاد؟ والا نه. توی ایرانم تنها کسی که با این قضیه مشکل داره مادر پسره. یعنی دقیقا یکی از جنس خود شما خانوما که انقدر حساس کردین حفظ بکارت رو. الان خود پسر از خداشه مطلقه بگیره حالا این وسط مادر پسره عمرا زیر بار نمیره. جنگ داخلی خانوماس بیشتر.
یک اکانت خانم: میشه بپرسم دلیل اینکه میگید آقایون دنبال خانومی هستن که مطلقه باشه یعنی با تجربه باشه چیه؟ بحث فقط سر س/ک/سه یا اینکه چیزی فراتر را میپسندن؟
شهاب غ: بحث سن و ساله. توی سن من (سی و یک سالگی) یا سنهای بالاتر، برای ازدواج با دختر یا باید بریم ده سال کوچکتر انتخاب کنیم که خیلی متداول نیس، یا باید کسی رو انتخاب کنیم که مثل خودمون بیست سال میل جنسیشو سرکوب کرده. خوب من ترجیح میدم با کسی ازدواج کنم که بیست سال درست زندگی کرده نه با سرکوب یک نیاز مشروع خودش. چون خودمم از این سرکوب نیاز ضربه زیاد خوردم و حسم اینه طرف مقابلم هم این ضربه ها و عقده های روحی در سرکوب میل جنسی رو مثل من میخواد بایره توی رابطه. البته در یک پیج مشاوره این حرف من توسط درمانگرها رد شده ها. گفتن هر دو گروه سالمن چه کسی که تا سی سالگی رابطه داشته چه نداشته. گفته بود هرکی طبق سلیقش عمل کنه و برچسب سرد بودن به باکره ها و برچسب هرزگی به غیر باکره ها نچسبونید. البته خوب من سلیقه م آدم با تجربس. و البته از خون هم میترسم مثل سگ :| :D
شهاب غ: یه فاکتور خیلی مهم الان به ذهم رسید: اگر خانم مطلقه باشه میشه روابط غربی رو شبیه سازی کرد با صیغه ی موقت. کاری که پدر من بعد از فوت مادرم کردن؛ سه ماه با خانومی که مد نظرشون بود صیغه شدن و بعد سه ماه که دیدن هر دو با هم اوکی هستن عقد دائم کردن. مثل ریلشن و بعد خواستگاری و ازدواج کشورهای غربی. این روش خیلی خیلی به نفع خانومهاس از نظر جنسی. چون با این روش اشکالات جنسی طرفین قبل ازدواج رو میشه و خوب از اونجایی که مردهای ایرانی به دلیل محدودیتها معمولا توی رابطه فیزیکی ضعیفتر هستن، خیلی برای خانومها خوبه که شناخت پیدا کنن ببینن این همون مرده که میخوان بخش سکس زندگیشونم با اون باشه یا نه. ایران نصف طلاقا مشکل مالیه نصفش مشکل جنسی. با این روش صیغه موقت اقلا طلاقهای ناشی از عدم تفاهم جنسی رفع میشه که قطعا عالیه. هندونه ی نبریده و ندیده نشناخته بریم دختر باکره بگیریم که چی؟ شرمنده ولی عقده ی پرده زدن داریم مگه؟ که تازه بعد یه سال زندگی ببینیم جنسی اصلا با هم تفاهم نداریم. بحث خیلی مهم توانایی ارضا کردن طرف مقابله. دقیقا چیزی که خانوم دنیا توی کامنتش گفته: سکسی که نتونی پارتنرت رو توش ارضا کنی به قول ایشون خود ارضایی شرف داره بهش. من اصلا دوس ندارم ازدواج کنم و بعد شش ماه ببینم اصلا توان ارضا کردن همسرم رو ندارم. مشکلی که کم هم شایع نیس بین زوجهای ایرانی.
حرف آخر - الان تایپ نظر خانم آیبک تموم شد و کلا منصرف شدم از گفتن جمع بندی حرفهای خودم. چون یادم اومد هیچ گروهی حق نداره گروه دیگه رو زیر سوال ببره. به نظرم برای جمع بندی دعوتتون کنم که دوباره حرفهای خانم آیبک رو بخونید.
در مورد لغت "ترشیدگی" (چه در مورد پسر چه در مورد دختر) شاید نظرم رو در کامنتها گفتم. در مورد چادر بماند یک پست مجزای دیگه. الان از تایپ خسته ام. لعنت به بابات زاکربرگ.
پینوشت - من بیت حافظ میذارم تیتر، که آدمای نامحرم از بخش Changes بیان نیان. البته برای این پست خاص ترجیح میدادم تمام خواننده ها آقا باشن چون نظر آقایونی سوای از جمع دوستانۀ خودم واقعا برام مهمه.
معنی بیتِ عنوان پست رو هم اگر نمیدونید، اینجا (کلیک) نوشته که: اون شرابی که صوفی میگه باعث تمامی فسادهاست، برای ما از بوسۀ لبِ دختران باکره شیرینتر است. حضرت حافظ هم یه طعنۀ گزندۀ ریزی زده به کسایی که توی ظاهر گیر کردن...
سلام. من علیرغم هشداری که اول پست میگذارید به این نوع پستاتون علاقه مندم و معمولا اینها رو میخونم.
راستش چون خودم زود ازدواج کردم تا موقعی که مجرد بودم نیاز جنسی رو احساس نکردم. اما در اطرافیانم خانمی رو می شناسم که ۱۵ سالگی ازدواج کرده و در ۱۶ سالگی از همسرش جدا شده است و الان از آن تاریخ ۲۰ سال میگذرد در این ۲۰سال هیچ تجربه جنسی نداشته است چون معتقده اگر خارج از چهارچوب ازدواج تجربه جنسی داشته باشه یعنی مورد سوء استفاده قرار گرفته!! فکر میکنم بایدهای اخلاقی که در خانواده برای هرکس نهادینه شده در احساس فرد از این نیاز خیلی موثره مخصوصا برای خانم ها که در ابراز این نیاز شرم نیز دارند..
به نظر من خانمی که در سن ۳۰ سالگی این نیاز خودش را انکار میکنه احتمالا اونقدر بایدهای اخلاقی قوی داره که حتی فکر کردن به روابط خارج از چهارچوب اون و دچار اضطراب و عذاب وجدان میکنه بنابراین اگر هم چنین رابطه ای رو تجربه کنه لذتی از اون نخواهد برد... من برادری دارم همسن شما و چون امکان ازدواج برایش میسر نیست مطمئنم که با خانمی رابطه جنسی داره و احتمالا اون خانم مطلقه است چندبار بهش اطمینان دادم که در انتخاب همسر کاملا آزاده و از حمایت من برخوردار که اگر با این خانم تفاهم همه جانبه دارند به طور رسمی ازدواج کنند(چون در مورد مادرها و عدم موافقتشون نسبت به ازدواج با زنان مطلقه گفتید) تنها نگرانی من از تجربه های احتمالا متعدد جنسی با افراد مختلف اینه که آیا فرد بعد از چنین تجربه ای میتونه تو زندگی با همسرش متعهد بمونه یا نه؟