سلام امیدوارم حالتون خوب باشه :) سال نو مبارک :)
این پست و پست بعد کاملا شخصیه و حرف خاصی با مخاطب عزیز نداره
ذهنم این یک سال تو نوشتن قدرتشو حسابی از دست داده و دیگه توان نوشتن متن طولانی رو ندارم. طولانی می نویسم ولی برعکس گذشته پرت و پلا میشه و از وسطای نوشتن تمرکزم رو روی اول نوشته از دست میدم. دلایل زیادی داره که میگم به مرور.
بگذریم.
پارسال همین روزا به توصیه دوستم مینا پست برنامه های سال ۱۴۰۰ رو نوشته بودم.
https://setaareyemosaafer.blog.ir/post/New_Year_Plan_1400
برنامه هایی که ۴ تای اولش اجرا شد و البته که تبدیل شدن به شیرین ترین خاطراتم از سال ۱۴۰۰.
۱- قرار بود گوشی جدید بخرم. که اردیبهشت یه گوشی ۳ میلیونی خریدم و بشدت ازش راضیم و کلی برام کار کرد این یک سال. هم از نظر سرگرمی و مجازی و هم از نظر کارای شرکت و عکسا و دسته بندی مطالب شرکت. بله با همین گوشی ارزون. و از همین تریبون لعنت میفرستم به توی نوعی که نداری و کارت با گوشی ۳ تومنی هم راه میفته و گوشی زیر ۱۰ تومن رو گوشی بد خطاب میکنی (مثال زیاده تعریف میکنم بعدا).
۲- ضبط برای ماشین: همون اردیبهشت یه ضبط ۷۰۰ تومنی خریدم و چه خاطره شیرینی شد برام. وقتی از گرمای ذوب کننده ی جنوب برمیگشتم تهران هفته های استراحتم فقط و فقط تهران گردی تنهایی و بیرون آوردن دست از شیشه ماشین تو مسیر باد خنک و گوش دادن میکس صدتایی تناوبی از ترانه های ابی و سیاوش و شادمهر و معین و داریوش بود که حالمو خوب میکرد و دوباره شارژ میشدم برا برگشت به جهنم لعنتی بوشهر.
۳- حوله لباسی: حوله قبلی هم لباسی بود ولی ده سالی بود داشتمش :/ این حوله جدیده انقدررررر نرم و لطیفه هر دفعه بعد حموم میرم توش حس میکنم دی کاپریو هستم رفتم تو پوست اسب :))) حالا میفهمم جرا میگن حوله حموم تاریخ انقضا داره :/
۴- عینک آفتابی: برا اولین بار به عمرم خریدم و چقدرررر تو آفتاب جنوب به دردم خورد ^_^ یکی از دوست داشتنیترین لوازمی شد که به عمرم خریدم.
۵- چمدون مسافرتی: خوب این مورد رو امسال نخریدم. و با توجه به اینکه هواپیماهای ایران اتوبوس پرنده هستن و تو هر اورهال بدون اصول یه ردیف به مسافرا اضافه کردن و قسمت بار اصلا جا نداره، خرید چمدون تقریبا منتفی شده برام. همین ساک دستی کم حجمی که دارم به نظرم بهتره برای رعایت حق مسافرای دیگه. چون شکلش rigid و صلب نیست و با شکل باقی چمدون مسافرا میتونه تغییر شکل بده و وسایل همه جا بشه کنارش. برعکس یه عده واقعا بیشعور که یه چمدونشون کل فضا رو میگیره. و مسافرای عسلویه اکثرا چون باید مستقیم از فرودگاه سریع برن سر کار، مایل نیستن چمدوناشونو بدن قسمت بار.
۶- ریشتراش حرفه ای: این موردم متاسفانه محقق نشد. چون برای رفت و آمد به جنوب میخواستم بارم حداقل باشه، از هر وسیله ی فوری یکی خریدم برای جنوب. من جمله ناخنگیر و مسواک و ریشتراش موزر و ...
همون ریش تراش موزر ۵۰۰ تومن شد😐😑 دیگه فعلا ریشتراش حرفه ای بازم از برنامه خریدم خارج شد.
۴ تا کار هم قرار بود تو سال ۱۴۰۰ انجام بدم:
۱- کاشت تبریزی بالای مزار مامان. تابستون از سازمان فضای سبز بهشت زهرا پرس و جو کردم گفتن تبریزی آب زیادی میخواد برای خاک اینجا مناسب نیست. ضمن اینکه یک درختی روی باغچه کناری مزار مامان سایه ی قشنگی ظهرهای زمستون و بهار میندازه رو مزار مامان. دیگه خیلی شاید به تبریزی نیاز نباشه. دو به شک شدم و کلا این قضیه از برنامه م خارج شد.
۲- قرار بود مکالمه زبان انگلیسی شروع کنم که فعلا اولویتم نبود و البته تنبل شدم.
۳- تو حیطه پیشرفت علمی و یادگیری نرم افزار در محیط کار هم تنبلی کردم. البته کمبود سخت افزاری هم بشدت دارم.
۴- ورزش و لاغری: تو این مورد خیلی کوتاهی کردم. البته در سال جدید خیلی جدی پیگیر این مورد خواهم بود.