فاجعه ی زلزله ی بم، سال ۸۲ من ۱۵ ساله بودم و یادمه هرچی جنس و پتو و ... اضافه تو خونه داشتیم بار زدیم بردیم مراکز هلال احمر برا کمک به زلزله زده ها.
هفته بعد خبر شنیدیم چند تا تریلی بار اجناس اهدایی رو تو کرمان دزدیدن.
همون شد من دیگه هیچ وقت تو این سانحه ها به هلال احمر کمک نکردم.
خواستم بگم قریب ۲۰ سال قبل یه مسوولی قصور و کوتاهی میکنه و یه دزد بیشرفی دزدی میکنه، باعث یک عمر بی اعتمادی من نوعی میشه و این بی اعتمادی همیشه به حس انسان دوستیم غالب بوده و جلوی کمک های منو گرفته.
بعضی شرها، روح یه خیر تو جامعه رو تا ابد می کُشه.
زیاد شنیدم از این جور موارد ..
هم هلال احمر و هم مراکز دیگه ...گاهی هم ب چشم خودم دیدم این جور چیزارو ...
در کل حس میکنم ادم بدون واسطه این کارو بکنه مطمئن تره ...حداقل مستقیم میرسه دست اونی ک نیاز داره ...
زلزله کرمانشاه ک اومد چندسال پیش نزدیک محل کارم بود گاهی میرفتیم برای کمک و اینا ...مثلا یه کامیون مواد خوراکی میرسید یهو میدیدی نصف کامیون خالی شده و اصلا معلوم نیست کجا رفته ! دست مردم ک نرسیده بود !
معمولا تو این جور مواقع چون شرایط بحرانیه همه در حال بدو بدو اند نظارت درست حسابی نیست همیشه هم هستن کسایی ک از آب گل آلود ماهی بگیرن ...
ولی خب شما کمکت رو بکن ب هر حال هرکی قصور کرده تاوانشو میده حتما :)