نمیدونم قبلا تو صحبتام گفته بودم یا نه. ولی همیشه تاکید کردم‌و کمتر کسی جدی گرفته این‌حرفمو: 

اینکه فرق انجام دادن کار خوب و صواب با انجام ندادن کار بد و گناه چیه؟ فرق بزرگش اینه:

تو با یک بار انجام دادن کار خوب به قهرمان تبدیل میشی. ولی برای قهرمان شدن‌در کار بد باید کل عمر مراقب باشی اون کار خطا رو انجام ندی. اینجاس که همیشه گفتم ارزش گناه نکردن خیلی خیلی خیلی بیشتر از ارزش عمل صالح و خیراته. واقعا کار خیر کردن پز دادن نداره راحتترین کاره در مقابل اینکه تو بخوای یک عمر مراقب رفتار بدت باشی.

دقیقا قصه ی دروازه بان و مهاجم تو فوتباله. مهاجم رو با گلاش قضاوت میکنن و دروازه بان رو با اشتباهاش. یه مهاجم تو ۹۰ دقیقه عمر بازیش ۲ تا گل بزنه بقیشو راه بره امتیاز خوبی بهش میدن. برعکس یه دروازه بان حتی کل ۹۰ دقیقه رو حواسش باشه و دقیقه ۹۰ اشتباه بد بکنه کمتر کسی میبخشدش. غافل از اینکه دروازه بان ۹۰ دقیقه مفید بود و بی اشتباه ولی بازی مهاجم فقط ۲ دقیقه مفید بود. 

از دو منظر این پست رو نوشتم:

از دید درونی، منِ شهاب خیلی باید انرژی زیادی بذارم رو نکردن کارای بد. کار خوب کردن راحته و این‌روزا دارم زیادم بابتش تشویق میشم. ولی وای به روزی که بلغزم و کارهای بدی که تاحالا وسوسه ش بوده و با تخلیه انرژی مغزی زیاد جلوی انجامشو گرفتم رو انجام بدم.

از دید بیرونی هم کمتر آدما رو برا کارهای بدی که عادتشون نیست قضاوت کنیم. اونی که پلیدی عادت شده براش کارش از کار گذشته. ولی اونی که یکبار گناه میکنه.. حتی بدترین گناهی که تجسمشو میکنی. حتی اگه آخرای عمرش باشه رو جا برا بخشش بذار. همونجوری که یه دروازه بان و مدافع بابت اشتباه دقیقه ۹۰ استحقاق بخشیده شدن دارن.

قضاوت نکنیم و راحت ببخشیم .