عدم تناسب جرم و جزا :: خطی بر صفحۀ آسمان

وقتی شما برای یک جرم ساده، یک جزای شدید تعیین میکنی، در نگاه اول ۵ نفر رو میترسونی که سری بعدی اون جرم ساده رو از ترس انجام ندن. این درست. ولی کنار این ۵ نفر، یک نفر رو هم جری میکنی، که دفعه بعدی میگه من که قراره اون جزا بزرگه رو برام ببُرن، بذار اقلا یه جرمی انجام بدم به اون جزا بیرزه.

که به نظر من این ۱ نفر که جَری و از جون گذشته شده به مراتب میتونه از اون ۵ نفر اگر نمیترسیدن، خطرناکتر باشه. و نمیدونم طبق چه منطقی میای برای ایجاد ترس، جزا رو شدید میکنی در حالی که خودتم میدونی عادلانه نیست.

آره خلاصه دوراه هست برای برقراری عدالت و تناسب جرم با جزا. یا شما عادلانه حکم میدی، یا سری بعدی مجرمهای بعدی جرمشونو شدیدتر میکنن تا به جزای شما بیرزه.

مخصوصا وقتی مجرم کارد به استخونش رسیده و نسبت به وقوع جرم ناگزیره. (منظورم از جرم اعتراضه که این روزا حکم محاربه پیدا کرده).

۱۸ آذر ۰۱ ، ۱۳:۴۹

مینا شین

وای شهاب ... دیگه اون دوره گذشته که ما بخویم اینها با عدالت حکم بدن . اینها قاتل هستن عزیز . کارشون همینه .

من وقتی تو یکی از اکانتهای مبارز خوندم ونزوئلا هم برید میایم همونجا ترتیبتونو میدیم کلی جون گرفتم .

جهان شاهد سرنگونی اینها خواهد بود به امید خدا .

۱۸ آذر ۰۱، ۱۹:۲۳

پاسخ:

والا من خودم توهم سرنگونی ندارم. نمیدونم اخباری که به خارج نشینا میدن چقدر پیاز داغش زیاده که واقعا همه فکر میکنن تغییر نزدیکه. چیزی که من داخل ایران دیدم و دارم میبینم شرایط نصف آبان ۳ سال پیش هم حاد نشد. کسی هم خارج از ایران اگر امید به تغییر داره به نظرم اولین شرط برا گوش دادن حرفاش اینه که پاشه برگرده بیاد ایران بجنگه برا حقش:) با حلوا حلوا اونم از این فاصله دور دهن شیرین نمیشه

۲۶ دی ۰۱ ، ۱۷:۵۹

راستش اون موقع که جواب این کامنت رو خوندم کلی ناراحت شدم . ولی نخواستم بیام تو ناراحتی حرفی بزنم . اما فکر کردم الان حرف بزنم .

شهاب سرنگونی ج ا توهم نیست و من هم نگقتم همین فردا قراره اتفاق بیفته .

و زاویه نگاه ما به جدیت موضوع فرق داره که من استدلالم اینه :

اون موقع این حجم از آگاهی که مردم درمورد سران دارن نبود .هنوز خیلی کثافت کاری ها پشت پرده بود. و مردم اعتراض به چیز خاصی داشتن و سمت و سوی اعتراضات به سمت درخواست اصلاح اوضاع بود تا سرنگونی.

الان مردمی که معترضن به حجاب اجباری و گرونی و گشت ارشاد و غارت معترض نیستن . به کل نظام معترضن . میگن دیگه اینا نباشن . اینه فرق اساسی با سالهای قبل .

درمورد خارج از ایران ها هم که یکیش خودم باشم نمیدونم کدوم آدمی با چه منطقی اولین بار این مساله رو مطرح کرد که اینا اگه راست میگن بیان داخل کف خیابون .چون مسخره ترین چیزیه که میشه گفت. اونی که این حرف از فکرش گذشت متوجه نبود که بابا اینا که رفتن اینا که آزادن اینا که اونجا گشته نمیشن و رفت و آمد هاشون هم به ایران برای دیدار با خانواده برقراره پس اینها هم برای ایران دغدغه دارن واقعا که تو یه زمین دیگه ولی با همون هدف مشترک به عنوان نیروی پشتیبان دارن حرف میزنن .

فکر کردی که وقتی اینترنتها قطع شد و ما از خانواده هامون یا بی حبر موندیم یا تماسمون خیلی محدود شد این ایرانی های خارج بودن که با رفتن تو خیابونا و هماهنگی تظاهرات با پلیس ها و پرفتن مجوز های لازم ، با حرف زدن توی تریبون های مجازیشون ،با پخش اخبار ایران توی دانشگاهها و محیط های کارشون با زنگ زدن به این ارگان و اون ارگان با خبر کردن این سازمان و اون سازمان نذاشتن ج ا صدای مردم رو با کشتار در سکوت مثل همون چند سال قبل خفه کنه؟ واقعا اون حرف نهایت بی انصافیه شهاب و الان دیگه فقط از دهن کسی درمیاد که تو زمین ج ا باشه و بخاواد اتحاد مردم رو خدشه دار کنه .

منتهای حرفم اینه این سه ماه زندگی همه ی ما که ایرانی هستیم و ایران دوستیم و مخالف ج ا هستیم تابود شده . چه عزیزایی که مستقیما داغدار شدن چه ما که خون به دل و داغدار عزیزای مردم شدیم و بی پرده و نقاب تو همین گشور ها که پر از اطلاعاتی و نیروهای کثیف رژیمه با علم به اینکه ممکنه نتونیم دیگه ایران برگردیم و خانواده هامونو ببینیم از مردم در بند توی ایران حرف زدیم .

خلاصه که انصاف نیست بگن بیاید کف خیابون بعد آدم حسابتون میکنیم . اصلا من نه ولی خیلی ها کف خیابونن .نه داخل ایران ولی برای ایران و هزینه هایی هم میدن که شاید قابل مقایسه با جنگیدن اون کف نباشه ولی پایین آوردن ارزش هرکاری حتی کوچک در جهت انقلاب دقیقا هم آرمانی با رژیم خونریز ضد اتحاد ایرانه .

۱۸ بهمن ۰۱، ۲۱:۰۷

مرسی بابت نظرتون

خوندمش

زمان نشون میده قضاوت کدوممون به واقعیت نزدیکتره

خطی بر صفحۀ آسمان

شخصی