در یک گروه کاملا پسرونه از دوستام (همگی حدود 30 الی 35 ساله)، دو هفتۀ پیش، مکالمه ای شکل گرفت که من بازندۀ نهایی بحث بودم و جوابی برای دو نفر دیگۀ این بحث نداشتم:
ابوالفضل: یک شخصیت کاملا مذهبی و ولایی ساکن امریکا - کسی که خودارضایی و اعتیاد به پورن رو گناه نابخشودنی میدونه. و هم و غمّش اینه که به من راهی غیر از این راه معرفی کنه.
مهرداد: یک شخصیت آتئیست کاملا ضد خدا. ساکن اروپا. دارای روابط آزاد. که برعکس ابوالفضل هیچ مشکلی با اون دو بحثی که گفتم نداره و در این مکالمه فقط نظر شخصی خودش رو بیان کرده.
مکالمه رو در پست قبل به صورت رمزدار میارم. (نظرات پست قبلی بسته هست. فقط نظرات این پست باز می مونه)
من در مورد این مکالمه که توش شکست خوردم، هیچ قضاوتی نمیتونم بکنم. ولی بازگو کردن این مکالمه رو خالی از لطف ندیدم. به صورت دیفالت میدونم خانمها کامل با نتیجه گیری انجام شده در این مکالمه مخالفن. ولی به هر حال حقایقیه که وجود داره، انکار شدنی نیست و منی هم که با اصل موضوع مخالفم، تجربۀ شخصی زدگی خودم بهم ثابت کرده حرفهای ابوالفضل و مهرداد هرچند در تئوری نادرست، ولی در عمل درسته.
قضاوت با خودتون، نقطه نظر همه هم کاملا محترمه و بیصبرانه منتظر شنیدنشون هستم.