"ببین من الآن فقط و فقط یه بُعد از تکلیف زندگیم روشنه و ازش مطمئنم. اونم اینکه ایدآلترین زنی که لحظۀ آخر آرامش زندگیم از 40 تا 50 سالگی کنارش لذت می برم تویی... ولی شیوۀ رسیدن به اون آرامش 40 سالگی رو نمیدوووونم."


+ شاید اگه یه روز زندگی خودمو فیلمش کنم، یکی از دیالوگ مونولوگهای خوب اون فیلم همین چند خط باشه... مونولوگی که با سکوت او، مونولوگ موند و ما موندیم و حسرت یک دیالوگ ماندگار...