یک تغییر کاملا ملموس رو در زندگی خودم نسبت به شش ماه قبل حس میکنم. تا قبل اون هم زندگیم بازده قابل توجهی نداشت، ولی هدف داشتم، یکمی روحیه و عطش تلاش، کلی نشاط و از همه مهمتر دلخوشی. الآن هیچ کدوم از این 4 فاکتور رو ندارم و خیلی پررنگ تأثیرش رو تو شیوۀ زندگیم دارم می بینم. برای بررسی بهتر این نقطۀ عطف، تصمیم گرفتم پستهای وبم از سری قبلی که بیان بودم (و به دلیل فشار روانی بیماری مادر حذف کردم) رو دوباره به همراه نظرات و پاسخها اینجا ارسال کنم... می خوام بعد شیش ماه یه نگاهی بکنم به اون نقطۀ عطف و به روزهای قبلش... روزهایی که به قول سیاوش ما دلی داشتیم واسه بردن، جونی داشتیم واسه مردن...

بدحالم مثل جسمی که ملک الموت روحشو قبضه کرده ولی یادش رفته جونشو بگیره... یک کلام یعنی برزخیترین زندگیِ پس از مرگ....


+ اطلاع رسانی: به این ترتیب بیست و دو پست آتی وب،باز نشر 22 پست حذف شده از سری قبلی وب نویسی در همین آدرس خواهد بود.